جوان آنلاین: کانال تلگرامی «ترجمان» نوشت: این روزها برای مینیمالیستشدن تنها کاری که لازم است بکنید «خریدن» یکسری چیزهاست که تا سر حد امکان ساده و بیطرح و رنگ باشند. قفسه خیلی از فروشگاهها هم به شما اجازه میدهد از خودکار و لباس تا فرش و گلدان خانهتان را «مینیمال» انتخاب کنید. با این حال، قبل از اینکه مینیمالیسم به نوعی سبک زندگی با رنگهای یکدست و خطوط صاف تقلیل یابد، دیدگاهی فلسفی است؛ شیوهای از نگریستن به زندگی و نقش ما در آن. کایل چایکا، روزنامهنگار و منتقد امریکایی میگوید: امروز با «تجاریسازی مینیمالیسم» روبهرو هستیم. چایکا در کتاب جدیدش «شوق کمتر را داشتن» ریشههای این تفکر را تا فیلسوفان رواقی یونان باستان عقب میبرد و از مارکوس اورلیوس نقل میکند که «آنچه واقعاً زیباست به هیچ چیز نیاز ندارد.» مینیمالیسم از نظر چایکا نوعی «ایده دورهای» است، یعنی اگرچه همواره خود را جوری عرضه میکند که انگار ایده جدیدی است که «همه چیز را دور بینداز و از صفر شروع کن!»، اما در واقع، قبل از این هم بارها مُد زمانه شده است. مینیمالیسم در برهههای خاصی برای بسیاری از مردم جذاب میشود؛ در زمانهای که آشوب اجتماعی یا سیاسی فراوان است و آدمها احساس سرگشتگی و حیرانی میکنند. آنجاست که این فکر جذابیت مییابد که اگر میشد همه چیزهای اضافه را دور بریزیم و سادهتر زندگی کنیم، شادتر میشدیم. مهم است توجه کنیم که مینیمالیسم نه هیچوقت ایدهای چندان موفق از کار درآمده، نه هیچگاه ماندگار شده است. گویی مینیمالیسم ذاتاً موقت و گذراست و چیزی نمیگذرد که از مُد میافتد.
ما در زمانه پرآشوبی زندگی میکنیم که زمام بسیاری چیزها از دست تکتک آدمها خارج شده است. سیاست، سلامت، محیطزیست، تکنولوژی و خیلی چیزهای دیگر ورای درک ما هستند، بنابراین جای تعجب ندارد که آدمها دنبال راهی برای مقابله باشند. چایکا میگوید: مینیمالیسم یکجور واکنش غریزی به غرقشدن است و این رایجترین احساس مردم در زمانه ماست: احساس غرقشدن؛ اینکه به بینهایت مسئله باید فکر کنی و برای هزار چیز باید راهحل داشته باشی، در حالی که همه چیزهای آشنای قدیمی در حال تغییر و تحول است. مینیمالیسم راهی پیشپایتان میگذارد تا چارچوب ارجاع ذهنیتان کوچک شود، آنقدر که فقط آنچه تحت کنترل شماست و بلاواسطه در پیرامونتان است در آن بگنجد. مینیمالیسم اغلب بهانهای میشود برای تمرکز بر سبک زندگی شخصی، تمرکز بر دیدگاههای شخصی بدون فکرکردن به تحلیلهایی از این دست: خب، میدانی، خلق سیاستورزی اشتراکی برایم بسیار دور از دسترس است، پس در عوض، خانهام را برق میاندازم. به عبارت دیگر «آشفتگیزدایی برای خلق توهمی از کنترل.» مینیمالیسم نوعی میل به غیبت کامل یا بینقصی محال است. این میل همواره در پی جلب توجه شماست، اما هیچ چیز در انتهای راهش نیست. قرار نیست به هدف مشخصی برسید یا «موفق» شوید، بلکه صرفاً روی برمیگردانید.